بسم الله ...
در آستانه فرا رسیدن محرمالحرام و ایام عزاداری شهادت سیدالشهدا و یاران باوفای ایشان، پایگاه اطلاعرسانی Khamenei.ir بیست جمله برگزیده از حضرت آقا درباره عزاداری سیدالشهدا علیهالسلام را منتشر کرد:
در زندگى حسینبنعلى علیهالسّلام، یک نقطهى برجسته، مثل قلهاى که همهى دامنهها را تحتالشعاع خود قرار مىدهد، وجود دارد و آن عاشورا است. (1371/11/6)
تحقیقاً یکى از مهمترین امتیازات جامعه شیعه بر دیگر جوامع مسلمان، این است که جامعه شیعه، برخوردار از خاطره عاشوراست. (1373/3/17)
یکى از بزرگترین نعمتها، نعمت خاطره و یاد حسینبنعلى علیهالسّلام، یعنى نعمت مجالس عزا، نعمت محرّم و نعمت عاشورا براى جامعه شیعىِ ماست. (1373/3/17)
قدر مجالس عزادارى را بدانند، از این مجالس استفاده کنند و روحاً و قلباً این مجالس را وسیلهاى براى ایجاد ارتباط و اتّصالِ هرچه محکمتر میان خودشان و حسینبنعلى علیهالسّلام، خاندان پیغمبر و روح اسلام و قرآن قرار دهند. (1373/3/17)
در ماه محرم، معارف حسینى و معارف علوى را که همان معارف قرآنى و اسلامى اصیل و صحیح است براى مردم بیان کنید. (1373/3/26)
اگر براى ذکر مصیبت، کتاب «نَفَس المهمومِ» مرحوم «محدّث قمى» را باز کنید و از رو بخوانید، براى مستمع گریهآور است و همان عواطفِ جوشان را بهوجود مىآورد. چه لزومى دارد که ما به خیال خودمان، براى مجلسآرایى کارى کنیم که اصل مجلس عزا از فلسفه واقعىاش دور بماند؟! (1373/3/17)
وقتى شعر را میخوانیم، به فکر باشیم که از این شعر ما ایمان مخاطبان ما زیاد شود. پس، هر شعرى را نمیخوانیم؛ هرجور خواندنى را انتخاب نمیکنیم؛ جورى میخوانیم که لفظ و معنا و آهنگ، مجموعاً اثرگذار باشد. در چه؟ در افزایش ایمان مخاطب. (1386/4/14)
برخى کارهاست که پرداختن به آنها، مردم را به خدا و دین نزدیک مىکند. یکى از آن کارها، همین عزاداریهاى سنّتى است که باعث تقرّبِ بیشترِ مردم به دین مىشود. اینکه امام فرمودند «عزادارى سنّتى بکنید» به خاطر همین تقریب است. در مجالس عزادارى نشستن، روضه خواندن، گریه کردن، به سروسینه زدن و مواکب عزا و دستههاى عزادارى به راه انداختن، از امورى است که عواطف عمومى را نسبت به خاندان پیغمبر، پرجوش مىکند و بسیار خوب است. (1373/3/17)
من حقیقتاً هر چه فکر کردم، دیدم نمىتوانم این مطلب - قمهزدن - را که قطعاً یک خلاف و یک بدعت است، به اطّلاع مردم عزیزمان نرسانم. این کار را نکنند. بنده راضى نیستم. اگر کسى تظاهر به این معنا کند که بخواهد قمه بزند، من قلباً از او ناراضىام. (1373/3/17)
لازم است از همه برادران و خواهرانى که در سراسر کشور، در ایّام عزادارى، با اقامه عزا و به راه انداختن مراسم عزادارى، بخصوص با اقامه نماز جماعت در ظهر عاشورا و با عرض ارادت به خاندان پیامبر، این روزها را بزرگ داشتند سپاسگزارى کنم. (1377/2/18)
هیچ وقت نباید امت اسلامى و جامعهى اسلامى ماجراى عاشورا را به عنوان یک درس، به عنوان یک عبرت، به عنوان یک پرچم هدایت از نظر دور بدارد. قطعاً اسلام، زندهى به عاشورا و به حسینبنعلى (علیهالسّلام) است. (1391/9/1)
اگر کسانى براى حفظ جانشان، راه خدا را ترک کنند و آنجا که باید حق بگویند، نگویند، چون جانشان به خطر مىافتد، یا براى مقامشان یا براى شغلشان یا براى پولشان یا محبّت به اولاد، خانواده و نزدیکان و دوستانشان، راه خدا را رها کنند، آن وقت حسینبنعلىها به مسلخ کربلا خواهند رفت و به قتلگاه کشیده خواهند شد. (1375/3/30)
اگر فداکارى بزرگ حسینبنعلى علیهالسلام نمىبود که این فداکارى، وجدان تاریخ را به کلى متوجه و بیدار کرد در همان قرن اول یا نیمهى قرن دوم هجرى، بساط اسلام به کلى برچیده مىشد. (1373/3/26)
کار امام حسین علیهالصّلاه والسّلام در کربلا، با کار جدّ مطهرش حضرت محمد بن عبداللَّه صلىاللَّهعلیهوآلهوسلم در بعثت، قابل تشبیه و مقایسه است. قضیه این است. همانطور که پیغمبر در آن جا، یکتنه با یک دنیا مواجه شد، امام حسین هم در ماجراى کربلا، یکتنه با یک دنیا مواجه بود. (1375/9/24)
عبرت آن است که انسان نگاه کند و ببیند چطور شد حسینبنعلى علیهالسّلام - همان کودکى که جلوِ چشم مردم، آن همه موردِ تجلیلِ پیغمبر بود و پیغمبر دربارهى او فرموده بود: «سیّد شباب اهل الجنه»؛ - سرور جوانان بهشت - بعد از گذشت نیم قرن از زمان پیغمبر، با آن وضعِ فجیع کشته شد؟! (1373/10/15)
امام حسین را فقط به جنگِ روز عاشورا نباید شناخت؛ آن یک بخش از جهاد امام حسین است. به تبیین او، امر به معروف او، نهى از منکر او، توضیح مسائل گوناگون در همان منى و عرفات، خطاب به علما، خطاب به نخبگان - حضرت بیانات عجیبى دارد که تو کتابها ثبت و ضبط است - بعد هم در راه به سمت کربلا، هم در خود عرصهى کربلا و میدان کربلا، باید شناخت. (1388/5/5)
عاشورا پیامها و درسهایى دارد. عاشورا درس مىدهد که براى حفظ دین، باید فداکارى کرد. درس مىدهد که در راه قرآن، از همه چیز باید گذشت. درس مىدهد که در میدان نبرد حق و باطل، کوچک و بزرگ، زن و مرد، پیر و جوان، شریف و وضیع و امام و رعیت، با هم در یک صف قرار مىگیرند. (1371/4/23)
درس عاشورا، درس فداکارى و دیندارى و شجاعت و مواسات و درس قیام للَّه و درس محبّت و عشق است. یکى از درسهاى عاشورا، همین انقلاب عظیم و کبیرى است که شما ملت ایران پشت سر حسین زمان و فرزند ابىعبداللَّه الحسین علیهالسّلام انجام دادید. خود این، یکى از درسهاى عاشورا بود. (1377/3/18)
امام بزرگوار ما، محرّم را به عنوان ماهى که در آن، خون بر شمشیر پیروز مىشود، مطرح نمود و به برکت محرّم، با همین تحلیل و منطق، خون را بر شمشیر پیروز کرد. این، یک نمونه از جلوههاى نعمت ماه محرّم و مجالس ذکر و یاد امام حسین علیهالسّلام است که شما دیدید. (1373/3/17)
درس حسینبنعلى علیهالصّلاةوالسّلام به امّت اسلامى این است که براى حقّ، براى عدل، براى اقامهى عدل، براى مقابلهى با ظلم، باید همیشه آماده بود و باید موجودى خود را به میدان آورد؛ در آن سطح و در آن مقیاس، کار من و شما نیست؛ امّا در سطوحى که با وضعیّت ما، با خُلقیّات ما، با عادات ما متناسب باشد چرا؛ باید یاد بگیریم. (1392/3/22)
پروردگارا! تو را به حسین و زینب علیهماالسّلام قسم مىدهیم که ما را جزو دوستان و یاران و دنبالهروان آنان قرار بده.
پروردگارا! حیات و زندگى ما را زندگى حسینى و مرگ ما را مرگ حسینى قرار بده.
پروردگارا! امام بزرگوار ما را که به این راه هدایتمان کرد، با شهداى کربلا محشور کن. شهداى عزیز ما را با شهداى کربلا محشور کن. (1374/3/19)
بسم الله ...
سیزدهم آبان، یادآور خاطرات زیبای ما از مقاومتمان و خاطرات تلخ ما از ظلمهایی است که در حق مردم شریف ما شده است. به مناسبت این روز، پایگاه اطلاعرسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آقا، مطلب زیر را بر روی خروجی خود قرار داد. این متن شامل بیست جمله برگزیده از بیانات آقا در مورد استکبارستیزی است.
سیزدهم آبان در حقیقت به معناى واقعى کلمه، یکى از ایامالله است. (1390/8/11)
سیزده آبان نماد استکبار آمریکائى است؛ نماد روح تعدى و تجاوز استکبار نسبت به ملتها، از جمله نسبت به ملت ایران است. (1389/8/12)
استکبار یعنى قدرتى در دنیا یا قدرتهائى در دنیا؛ چون نگاه میکنند به خودشان، مىبینند داراى امکانات پولى و تسلیحاتى و تبلیغاتى هستند؛ بنابراین باید به خودشان حق بدهند که در امور زندگى کشورها و ملتهاى دیگر، دخالتهاى مالکانه بکنند؛ این معناى استکبار است. (1388/8/12)
نظام سلطه، نظام تقسیم دنیا به ظالم و به مظلوم است؛ منطق انقلاب که منطق اسلام است، «لا تَظلِمونَ وَ لا تُظلَمون» است؛ نباید ظلم کنید و نباید بگذارید به شما ظلم بشود. (1392/6/26)
قبل از انقلاب، امام با وسوسه و دخالت امریکاییها در کشور و با مسالهى کاپیتولاسیون مخالفت کردند. بهخاطر این مبارزه، امام را در روز سیزدهى آبان، تبعید کردند. استکبار، یعنى این. به خیال خودشان، حرف حق را در گلوى گویندهى حق شکستند. البته این صدا نشکست و بحمدالله شجرهى طیبهاى شد. (1375/8/9)
امریکاییها و دولتمردان امریکایى، از اوّل انقلاب تا به حال، راههایى را طى کردند، براى این که این شعار (مبارزه با استکبار) را از فضاى کشور ایران بزدایند. چرا؟ چون تا این شعار وجود دارد، تا ذهن مردم از «مرگ بر امریکا» پُر است، تسلّط دوباره امریکا بر این کشور و منابع آن، ممکن نیست. (1375/8/9)
من نمیدانم شما جوانها این کتابهاى اسناد لانهى جاسوسى را خواندهاید، میخوانید یا نه؛ خواندنى است، خواندنى است. ببینید سفارت آمریکا آن روز در ایران چه کار میکرده، با کىها ارتباط برقرار میکرده و نقش این سفارت در طول سالهاى متمادىِ قبل از انقلاب چه بوده است. (1387/8/8)
آمریکائىها میگویند ما میخواهیم با ایران مذاکره کنیم. خب، سالها است که میگویند میخواهیم مذاکره کنیم؛ این یک فرصتى نیست که براى ما بهوجود آوردند... در مسائل خاص، مذاکره را منع نمیکنم - مثل مسئلهى خاصى که در قضیهى عراق داشتیم، و بعضى از قضایاى دیگر - لیکن من خوشبین نیستم؛ چون تجربهى من این را نشان میدهد. آمریکائىها، هم غیرقابل اعتمادند، هم غیرمنطقىاند، هم در برخوردشان صادق نیستند. (1392/4/30)
آمریکاییها گاهى هم حرفهاى بهظاهر آشتىجویانهاى در این مدت زدند؛ اما هر وقت که لبخندى به روى مسئولین جمهورى اسلامى زدند، وقتى دقت کردیم، دیدیم خنجرى در پشت سرشان مخفى کردهاند؛ از تهدید دست برنداشتهاند؛ نیتشان عوض نشده است. (1388/8/12)
امروز دشمن، حتى بدون حرف، با شیوهها و با لبخندهایى که به افراد سست عنصر مىزند، مىخواهد کارى کند که آنها فراموش کنند این نظام درمقابل قدرت استکبار ایستاده است. (1372/10/26)
امام بزرگوار ما، آن مرد استثنائى تاریخ، گفت: هرچه توطئه کنید، به ضرر خودتان هست و جمهورى اسلامى عقبنشینى نخواهد کرد؛ آمریکا هم هیچ غلطى نمیتواند بکند. (1388/8/12)
دشمنان شما هر که باشد، هر چه باشد، با هر حجم قدرتى که در دنیا باشد، مجبور به عقبنشینى خواهد شد؛ همچنان که در قضیهى انقلاب، در قضیهى ۱۳ آبان، در قضایاى جنگ تحمیلى، در قضیهى محاصرهى اقتصادى و در همهى توطئههاى دیگر تا امروز اینجورى بوده. (1390/8/11)
آن روزى که آمریکا دست از استکبار بردارد، آن روزى که از دخالتهاى بیجا در امور ملتها دست بردارد، یک دولتى مثل بقیهى دولتهاست، براى ما هم دولتى مثل بقیهى دولتها خواهد بود؛ اما تا روزى که آمریکائىها هنوز به طمعِ برگشتن به ایران و تجدید روزگارِ گذشته و عوض کردن تاریخ و به عقببردن زمان باشند و بخواهند بر کشور ما مسلط بشوند، با هیچ وسیلهاى نخواهند توانست ملت ما را به عقبنشینى وادار کنند؛ این را بدانند. (1390/8/11)
اگر امروز دولتهاى منطقهى ما و دولتهاى دیگر جرأت کنند و یک روزى را به عنوان روز برائت و نفرت از دولت آمریکا معین کنند و به مردم بگویند در این روز بیائید راهپیمائى کنید، بزرگترین راهپیمائى تاریخ در دنیا اتفاق خواهد افتاد. (1391/8/10)
عزت مردم در کشور ما،بر اثر روح استکبارستیزى است. این روحیه ملی، هیچ انزوایی به دنبال ندارد. (1377/1/1)
اسلام در مقابل طمعورزیهاى استکبار، یک مانع بزرگ به حساب مىآید. هرجا اسلام حضور دارد، اجازه نمىدهد قدرتهاى استکبارى، آنجا غارتگرى کنند و به میل خود هرکارى مىخواهند انجام دهند. (1371/7/15)
رؤساى جمهور آمریکا در دورههاى مختلف بعد از پیروزى انقلاب خیلى دولّا راست شدند، خیلى حرفهاى چرب و نرم زدند، شاید بتوانند این راه بسته را دوباره باز کنند. ظاهراً حرفهائى میزنند، اما باطن قضیه همان پنجهى چدنى است که من گفتم در زیر دستکش مخملى پنهان شده است. (1389/8/12)
ما به توفیق الهى، در کنار ملت فلسطین ایستادیم، در کنار ملتهاى انقلابکردهى مسلمان ایستادیم، در کنار مردم مظلوم بحرین ایستادیم، در کنار همهى کسانى که در مواجههى با آمریکا و صهیونیسم قرار دارند، ما ایستادیم و از آنها دفاع میکنیم و در این مورد از هیچ کس و هیچ قدرتى ملاحظه نمیکنیم. (1391/4/21)
در مقابل روح سرکش و طغیانگرى که امروز استکبار دارد، فقط یک عامل وجود دارد که مىتواند آن را مهار کند و جلو این طغیانگرى را بگیرد و آن، بیدارى و ارادهى ملتهاست. (1382/5/8)
ما دنبال آن چیزى میرویم که قدرتهاى سلطهگر حقیقتا باید از آن بترسند، و من اعتقادم این است الان هم از همان میترسند و آن، بیدار کردن روح حماسه و عزت اسلامى در همهى امت اسلام است. آنها این را بدانند که ما این کار را خواهیم کرد. (1388/11/30)
بسم الله ...
فرقی نمیکند گوشی تلفن همراه شما چه برندی است و کجا ساخته شده است. گوشی تلفن همراه شما حتما از سیستم عاملی استفاده میکند که ساخت آمریکاست. گوشی تلفن همراه شما حتما به پردازشگر اصلی مجهز شده که ساخت آمریکاست. موقعیت لحظهای گوشی تلفن همراه شما از طریق تراشهای اندازهگیری میشود که ساخت آمریکاست.
همه این فناوریها محصول دره سیلیکون است. جایی مانند پارک علم و فناوری پردیس که قرار بود دره سیلیکون ایران باشد که نیست. فکر میکنید چرا آمریکا تا این اندازه میتواند در زندگی ما تاثیرگذار باشد، اما پارک علم و فناوری پردیس نتوانسته چنین تاثیری داشته باشد؟
آنچه موجب میشود کشوری مثل آمریکا بتواند همه گوشیهای تلفن همراه دنیا را مدیریت و پردازش کند، موقعیت لحظهای آنها را بداند و بعد بتواند استراق سمع کند، این است که آنها متوجه شدهاند علم و دانش یعنی قدرت، اقتصاد و اعتماد به نفس و به این دلیل است که آنها میتوانند در توسعه فناوری نقش داشته باشند.
آنها متوجه شدهاند ما با یک اکوسیستم سروکار داریم. ما فقط خبرنگار حوزه دانش نیستیم. ما مبلغ هستیم. به عبارتی ما تبلیغ کننده یک بنگاه تجاری هستیم که این بنگاه تجاری میتواند یک پزشک باشد، فیزیکدانی باشد که به دنبال بودجه است یا یک مرکز پژوهشی مانند پژوهشگاه زلزله باشد. حتی میتواند یک شرکت تولیدکننده گوشی تلفن همراه باشد.
ما روزنامهنگاران علمی، بعد اقتصادی این افراد و این مراکز را با تبلیغ آنها تقویت و آنها را وارد زندگی خصوصی مردم میکنیم. به مردم میگوییم چای سبز بخورید، چه خودرویی بخرید و در زلزله چگونه رفتار کنید. پس ما به آنها قدرت میدهیم و با این کار آنها هم اعتبار دارند و هم ثروت و با این دو بال میتوانند پرواز کنند.
پس لطفا ترویج علم نکنید، چون تا وقتی آنها برای کارشان یک اکوسیستم داشته باشند با ترویج علم فقط به آنها کمک میکنید. وقتی درباره مطلبی علمی محتوا تولید میکنید باید توجه داشته باشید اگر اکوسیستم محتوا کامل نباشد فقط در ذهن مخاطب جرقه زدهاید و برای او کاری انجام ندادهاید.
اگر میخواهید محتوای علمی تولید کنید باید به اکوسیستم کامل خبر علمی توجه داشته باشید. فکر می کنید چرا تسلا، خودروی الکتریکی تولید میکند و به موفقیت میرسد، اما شرکتهای بزرگ خودروسازی مانند تویوتا، نیسان و مرسدس بنز در تولید خودروهای الکتریکی موفق نبودهاند؛ چون تسلا اکوسیستم لازم را دیده و خبرنگارانش را تجهیز کرده است. خبرنگار آن طرفی بخوبی میداند چه کاری باید انجام دهد. میداند خبری که تولید میکند ترجمه میشود و همه دنیا مجذوب قدرت آن میشوند.
اگر بدون در نظر گرفتن این پارامترها ترویج علم کنیم، این کار فقط به نفع دیگران تمام میشود. در مراکز پژوهشی داخلی کارهای زیادی انجام میشود، اما بسیاری از این تحقیقات و کارهای پژوهشی به هیچوجه کاربردی نیست؛ چراکه در اینجا به اکوسیستم توجه نمیشود، یعنی هیچ کس از خبرنگار تا پژوهشگر، صنعتگر، سرمایهگذار و قانونگذار به اکوسیستم توجهی ندارد.
در دنیای امروز حتی کار هنری را هم نمیتوان بدون توجه به علم انجام داد. در کشور ما، اما علم فقط برای علم تولید میشود. علم برای پیشرفت اقتصادی و تولید ثروت تولید نمیشود. در تولید محتوای علمی توجه به این اکوسیستم ضروری است یعنی باید کمی بزرگتر از علم، به علم نگاه کنید تا به هدف برسید.
شهرام یزدانپناه، پژوهشگر علوم و فناوری فضایی (بیوگرافی)
لازم به ذکر است بازنشر مقاله بالا، برای ابراز مخالفت بنده با ترویج علم نیست؛ همانطور که نویسنده این مقاله هم معتقد به چنین مخالفتی نیست. بلکه هدف، همانطور که از روند وبلاگ مشخص است، ترویج این تفکر است که تولید علم صرفاً برای تولید علم ارزش زیادی نداشته و لازم است تولیداتٍ علمیٍ دانشمندٍ مسلمانٍ ایرانی دارای هدفی والاتر بوده و به ساخت تمدن نوین اسلامی ختم شود.
برای مطالعه بیشتر در زمینه فواید ترویج علم مراجعه بفرمایید به مقاله ترویج علم یعنی یادگیری زندگی جدید (منبع) که ماحصل مصاحبه با دکتر اکرم قدیمی، رئیس انجمن ترویج علم ایران، است.
همچنین برای آشنایی بیشتر با نحوه تعریف اکوسیستم علمی، در مورد مدیریت دانش (Knowledge Management) یا به اختصار KM جستجو بفرمایید.
بسم الله ...
توصیههای حجتالاسلاموالمسلمین قرائتی در مراسم بیست و دومین سال تأسیس موسسه ترویج فرهنگ قرآنی:
این کار از یک کلاس و مدرسه شروع شد و الان تقریباً به همه شهرستانها سرایت کرده است. چند میلیون نسل نوپا، تلویزیون گوش میدهند و دل میدهند، چیز یاد میگیرند. اگر کسانی خواسته باشند در مملکت کارهای فرهنگی ارزان قیمت کنند، این یک نمونه است.
تقریبا 40سال پیش رفتم زندان، دیدن یکی از علما. پشت میلهها گفتم: آقا مطلبی بگو. چیزی یادش نیامد. بعد گفت: همین که چیزی یاد من نمیآید، بهترین نصیحت است. برو چند تا دفتر بخر و مطالب را بهصورت موضوعی در دفترها بنویس. دفتر حقوق، دفتر امام زمان، دفتر توحید، دفتر زن، دفتر مسائل اقتصادی، دفتر طنز، دفتر شعر. هرچه که دستمان آمد نوشتیم، این دفترها پر شد، به زونکن تبدیل کردیم. اینها را حروفبندی کردیم، از الف تا یاء. هرچه در تلویزیون گفتیم اینجا ثبت شده است.
بحث امروز ما بحث قلم است. ما چند تا چیز داریم. قلم، بیان، شمشیر، اولاد، مال، پست و مقام. خدا به هیچ کدام قسم نخورده است. ولی به قلم قسم خورده است: «ن وَ الْقَلَمِ» (قلم/1) قسم به ابزار نوشتن و سطرهای نوشته شده.
در بزرگترین آیات قرآن چند مرتبه میگوید: «وَ لْیَکْتُبْ بَیْنَکُمْ کاتِبٌ بِالْعَدْل» (بقره/282) اگر دادوستد میکنید، بنویسید. نقش قلم، اتصال قرنها، اتصال تجربهها. اگر قلم، قلم باشد خواب را بیدار میکند. قلم اگر خائن باشد، بیدار را خواب میکند.
در همه صداها خدا 3صدا را خیلی دوست دارد. صدای چرخ پیرزن، چون قدیم پشم و پنبه را با چرخ دستی نخ میکردند. صدای قلم دانشمند، که با نی مینوشتند. صدای پای سرباز. یعنی در همه صداها خدا 3 صدا را دوست دارد: چاپخانه، کارخانه، توپخانه. «قید العلم بالکتابه»
تخمه کدو را 2ساعت که شکستی هیچی به هیچی. آخرش سیر نمیشوی. قرآن میگوید: «لا یُسْمِنُ وَ لا یُغْنی مِنْ جُوعٍ» (غاشیه/7) مطالعه باید هدف داشته باشد.
بهرهگیری از تجربه گذشتگان. گاهی یک پیرمردهایی داریم، نوهها نزدش میروند میگویند: عصاره عمرت را برای من بگو. بعضی از علمای پیرمرد پر از تجربه هستند.این طلبههای جوان باید بنشینند بگویند: آقا شما یک عمری آیتالله هستی چکیده عمرت را بگو.
علم را باز کنید. قفل نکنید. چرا سیدیهای ما قفل دارد؟ حتی مؤسسات مذهبی قفل میکنند. قال الصادق را قفل میکند. دانشگاه ما بخل میکند. پایان نامه را اجازه نمیدهد پخش شود. انبار کرده است. ما دهها هزار پایان نامه داریم که مردم میتوانند از آن استفاده کنند، قفل است.
بحثم این است که جدی بگیریم. «أُمَّةٌ قائِمَةٌ» (آلعمران/113) باید عاشق درس باشیم. برای نمره درس خواندن ارزش ندارد. بیاییم به کارهایمان رنگ الهی بدهیم.
خداوند انشاءالله حفظ کند این مرد بزرگ را که به ما درسهای فراوان را در قالبهای ساده آموخت.
بسم الله ...
حرکت ما به سمت هدف اصلی و در صراط مستقیم لازمه رسیدن به سرمنزلِ مقصود است. و بایستی شخصی این هدف و مسیر را مشخص کند که مهارت این کار را به اثبات رسانده است. باید دل در گرو حرف کسی گذاشت که آزموده راه و مشکلات است.
به این علت است که شاید دیدار با نخبگان جامعه، اصلی ترین مکان تبیین هدف اصلی و مسیر اصلی در رسیدن به قله های علمی، است. دیدارهایی که در آنها، حضرت آقا این مسائل را به روشنی بیان می کنند.
گرچه گوش شنوای مسئولین امر برای این راهکارها کمی ناشنوا است؛ امّا اگر گوش آنها شنواتر بود، شاید حرکت علمی شتابان ایران، امروز از آفت مدرک گرایی و ... هم به دور بود. اما به هر حال گوش های ما باید شنوا باشد و چشم های ما بینا.
در این دیدار دو موضوع اصلی وجود داشت که هر کدام دارای زیرشاخههایی بودند:
شما نخبگان عزیز، همهتان در واقع مهندسان پیشرفت آیندهى کشورید.
سیاست "پیشرفت علمى با شتاب بالا" یک سیاست بنیادى براى نظام است؛ مجموعهى مغز متفکّر دستگاه کشور به این نتیجه رسیده است که گذر از دشوارىها، عبور از خطرگاهها و لغزشگاهها در ایران اسلامى، اگر به دو سه رکن و مقدّمه نیاز داشته باشد، یکى، پیشرفت علمى است؛ این یک سیاست بنیادى است.
هیچ چیزى وجود ندارد که ما بگوییم استعداد ایرانى و نخبهى ایرانى قادر به ایجاد آن، تولید آن، ساخت آن نباشد؛ مگر اینکه زیرساخت آن در کشور وجود نداشته باشد که باید آن زیرساخت را ایجاد کرد.
پیشرفت آن وقتى است که "درونزا" باشد، آن وقتى است که متّکى به استعداد درونى یک ملّت باشد. وزن و اعتبار کشورها و دولتها و ملّتها هم وابستهى به همین درونزایى است.
دشمنىِ جبههاى که در مقابل ایران اسلامى قرار گرفته و دشمنى میکند، متمرکز روى نقطهى قدرتمند شدن ایران است؛ نمیخواهند این اتّفاق بیفتد.
حوادث مصر، حوادث منطقهى شمال آفریقا، حوادث بسیار مهمّى بود؛ این بیدار شدن ملّتها با دستِ خالى، ایستادن در مقابل تحقیرى که غرب و بخصوص آمریکا به وسیلهى عُمّال خودشان بر آنها تحمیل کرده بودند، حادثهى بسیار بزرگى بود؛ البتّه تمام نشده؛ خیال میکنند که آن را سرکوب کردند، به نظر ما سرکوب نشده؛ یک پیچ تاریخى بود که منطقه در حال عبور از این پیچ تاریخى است؛ هنوز سرنوشت آن نهایى نشده.
این [بیداری و قیام ملّتها] به برکت قیام ملّت ایران و تشکیل نظام جمهورى اسلامى و به برکت انقلاب اسلامى بود که بشارتدهندهى ظهور یک قدرت ملّىِ عمیقِ مؤمنِ پابرجاىِ بااستعدادِ روبهرشد و اعتلا - یک چنین قدرتى - بود.
حالا شماها - مجموعهى نخبگان در سرتاسر کشور - امروز در نوبت خودتان شانههایتان را دادهاید زیر بار یک چنین حادثهى عظیمى. مهم این است که حرکت شما از دور نیفتد، نباید بگذارید این حرکت علمىِ پرشتاب از دَور بیفتد.
این معاونت علمى رئیسجمهور، بخش بسیار مهمّى است، کار بسیار حسّاسى است - این معاونت با اصرار بنده، با دنبالگیرى بنده در چندین سال قبل بهوجود آمد - بعد هم بنیاد نخبگان.
توصیهى من به مسئولین معاونت علمى و بنیاد نخبگان این است که کار را باید دنبال کنید؛ کارها را از صفر شروع نکنید؛ کارهاى برجستهاى انجام گرفته، براساس آن کارها پیش بروید؛ سعى کنید خلأها را پیدا کنید، نقایص و ضعفها را پیدا کنید، آنها را جبران کنید؛ قوّتها را، نقاط قوّت را از دست ندهید.
مهمترین کارى که این دو وزارت [علوم و بهداشت درمان] و این معاونت [علمى رئیسجمهور] میتوانند انجام بدهند، این است که باید همّت خود را صرف کنند براى زمینهسازىِ نوآورى علمى؛ نوآورى مهم است. این جریان نوآورى نباید متوقّف بشود.
وجود شتاب رشد علمى به معناى این نیست که ما به هدف رسیدیم یا حتّى به هدف نزدیک شدهایم؛ چون ما خیلى عقب بودیم. ما باید این شتاب را حفظ کنیم. اگر این شتاب رشد علمى حفظ شد، این امید وجود دارد که ما برسیم به قلّهها، برسیم به خطوط مقدّم.
شما پنجاه سال دیگر، چهل سال دیگر این آینده را تصویر کنید که در دنیا هر کسى بخواهد به یافتههاى تازهى علمى دست پیدا کند، مجبور بشود زبان فارسى یاد بگیرد؛ همّت را این قرار بدهید.
اگر ما بتوانیم این رابطهى صنعت و دانشگاه را، صنعت و مراکز تحقیق را، یا به معناى عام، صنعت و علم را بهصورت کامل برگزار کنیم، نتیجه به این صورت خواهد بود که هم دستگاههاى صنعتى ما رشد پیدا خواهند کرد هم دانشگاههاى ما جریان پیدا خواهند کرد.
امروز هم یکى از نقاطى که به نظر من خیلى نقطهى ضعف است کار علمى به دنبال سفارش خارجى [است]، کارى نیست که کشور به آن احتیاج دارد؛ نمیخواهم من به طور کلّى منع کنم، امّا اینکه شما اینجا بنشینید کار علمى و تحقیقاتى بکنید براى نیازى که فلان دستگاه علمى دنیا یا فنّاورى دنیا پیدا کرده و با قیمت ارزان این را از شما میگیرد، این هنر نیست؛ باید نگاه کنید ببینید نیاز داخلى چیست.
یک مسابقهى جدّىِ بزرگ در نوآورى باید واقعاً به وجود بیاید. در این پایاننامهها - بخصوص مقطع دکترى - یکى از چیزهایى که به طور قطع باید مورد توجّه باشد، نکتهى نوآورى است؛ نشان داده بشود که نوآورى در اینجا کجا است؛ و این ملاک ارزیابى باشد، ملاک امتیازدهى بشود.
جامعهى نخبگانىِ ما - دخترها، پسرها، جوانها عموماً؛ اساتید آنها - در سایهى تقوا و پرهیزگارى و پاکدامنى و توجّه به خدا، توانایىهایشان مضاعف خواهد شد، توانایىهایشان مضاعف و پیشرفتهایشان آسان خواهد شد.
در ابتدای این مراسم تعدادی از نخبگان به مطالبی اشاره کردند از جمله:
لزوم تجدید ساختار در سازمانهای مرتبط با پژوهش
چابکسازی مراکز تحقیقاتی
>اهمیت نگاه واقعگرا و صحیح به مقوله پژوهش و شرکتهای دانشبنیان
ایجاد بانک اطلاعاتی جامع از نخبگان و طرحهای تحقیقاتی آنها
انتقاد از پذیرش بیش از نیاز دانشجو در مقاطع تحصیلات تکمیلی
ایجاد پژوهشکدههای فرهنگی و هنری معتبر برای پژوهش بر اساس نیازهای جامعه
ضرورت تغییر رویکرد فعلی دانشگاهی نسبت به زبان و ادبیات فارسی
رفع موانع و مشکلات اداری و غیراداری برای بازگشت بیشتر فارغالتحصیلان خارج از کشور
انتقاد از موازی کاری و نبود هماهنگی میان نخبگان به دلیل ضعف در کار گروهی
پیشنهاد تشکیل شوراهای تخصصی زیر نظر بنیاد ملی نخبگان به منظور برقراری ارتباط میان نخبگان
اهمیت بهبود فضای کسب و کار و ترویج فرهنگ تولید و ثروت از طریق علم
پیشنهاد تشکیل شبکه ارتباطاتی جوانان نخبه جهان اسلام
ابراز نگرانی از بالا رفتن سن کار مولد
شروع کارآموزی از مقطع دبیرستان برای اصلاح فرهنگ کار
کاهش حجم دروس غیرسودمند و افزایش دروس کاربردی
لزوم اجرای کامل قانون شرکتهای دانشبنیان
اولویتبندی حرکت علمی بر اساس نقشه جامع علمی کشور
گلایه از مدیریت مهندسان بر نهادهای علوم انسانی
پیامدهای منفی کوچ علمی از علوم پایه و مهندسی به علوم انسانی
نگرانی از شیوع پدیده نامبارک سیاسیکاری در علوم انسانی
انتقاد از انحصار و ناکارآمدی برخی از بخشهای دولتی
لزوم شفافسازی در نظام سلامت و پایش دائم عملکرد متصدیان و مجریان بخشهای دولتی
برای مطالعه بیشتر به صفحه نقشه راه وبلاگ مراجعه فرمایید.
----------
منبع: هفتمین همایش ملی نخبگان جوان، 17 مهر 1392 (متن کامل، مرور سریع، فیلم، صوت، عکس، روزنگار، خاطرات)
بسم الله ...
می خواستم از بلاگ بابت جملات زیبایی که در تشریح کاربردهای وبلاگ آورده، تشکر کنم.
کاربردهای بلاگ عبارتند از:
زکات علم، نشر آن است. هر بلاگ میتواند پایگاهی برای نشر علم و دانش باشد. بهرهبرداری علمی از بلاگها نقش بسزایی در تولید محتوای مفید فارسی در اینترنت خواهد داشت. انتشار جزوات و متون درسی، یافتههای تحقیقی و مقالات علمی از جمله کاربردهای علمی قابل تصور برای بلاگها است.
مرد خردمند هنر پیشه را، عمر دو بایست در این روزگار، تا به یکی تجربه اندوختن، با دگری تجربه بردن به کار! اگر همه ما تجربیات مفید خود را در اختیار دیگران قرار دهیم همه خواهند توانست با انتخابها و تصمیمات درستتر، استفاده بهتری از وقت و عمر خود داشته باشند.
گاهی هدف از نوشتن ترویج نظرات و دیدگاههای شخصی نویسنده یا ابراز احساسات و عواطف اوست. برخی هم انتشار نظرات خود را فرصتی برای نقد و ارزیابی آن میدانند. البته کسانی که دیدگاههای خود را در قالب هنر بیان میکنند، تاثیر بیشتری بر محیط پیرامون خود میگذارند.
بلاگنویسی یکی از موثرترین شیوههای نوین اطلاعرسانی است و در جهان کم نیستند بلاگهایی که با رسانههای رسمی خبری رقابت میکنند. در بعد کسب و کار نیز، روز به روز به تعداد شرکتهایی که اطلاعرسانی محصولات، خدمات و رویدادهای خود را از طریق بلاگ انجام میدهند افزوده میشود.
بسیار جملات زیبایی بودند. مخصوصاً "زکات علم، نشر آن است."
البته باید توجه داشت که علم، قابل تقسیم به سه نوع علم مفید، علم مضر و علم بیفایده است. بطور مثال دستیابی به روشی که جلوی مرگ و میر ناشی از تصادفات رانندگی را بگیرد، علم مفیدی است اما تجسس در زندگی خصوصی افراد، اگر علم مضرّی نباشد، علم مفیدی هم نیست. از این دست مثالها بسیارند. بنابراین دقت کنیم که زکات علم مفید، نشر آن است.
یا اگر هدفمان انتقال تجربه و بیان دیدگاه شخصی است، بهتر است مطالبمان را در فضایی دوستانه و به دور از توهین بیان کنیم تا زمینه رشد یکدیگر را فراهم کرده باشیم نه اینکه با تخریب همدیگر امنیت روانی جامعه را از بین ببریم.
یا اگر سعی در اطلاعرسانی مطالب جدید داریم، بهتر است یادمان باشد اطلاعاتی که منتشر میکنیم به حریم خصوصی افراد صدمه ای وارد نکند یا سعی در انتشار مطالبی که صحّت آنها مشخص نشده است، ننماییم.
امیدوارم همیشه، همزمان با یادآوری نکات سازنده، از موارد مثبت و خوب کارهای دیگران تشکر کنیم. امیدوارم تلاش کنیم تا فرهنگ خودمان، اطرافیان و در نهایت جامعهمان را بالا ببریم. ما فاصله زیادی تا ساخت یک تمدن نوین اسلامی داریم. اما این مسیر را باید شروع کرد و با تلاش فراوان ادامه داد. چون آیندهای خوب و روشن در انتظار است.
برای مطالعه بیشتر در مورد سبک زندگی و تمدنسازی، به اینفوگرافیکهای زیر مراجعه فرمایید.
بسم الله ...
با سلام و آرزوی بهروزی
رسالت این وبلاگ، نشر دانش برای ساخت تمدن نوین اسلامی است. البته منظور از دانش، صرفاً محدود به علومی از قبیل بیوتکنولوژی، نانوتکنولوژی، فضانوردی، فناوری اطلاعات یا پزشکی و ریاضیات مدرن نیست؛ بلکه منظور، تمام علومی است که در ساخت یک تمدن نوین، مورد احتیاج جامعه اسلامی ماست.